English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5939 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tax evasion U عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ability to pay principle of taxation U اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
tax evasion U فرار از پرداخت مالیات
taxpaying capacity U فرفیت پرداخت مالیات
redemption U پرداخت مالیات اراضی
marginal propensity to pay taxes U میل نهائی به پرداخت مالیات
pre tax profit U سود قبل از پرداخت مالیات
equal sacrifice theory U مالیات بایدمتناسب با قدرت پرداخت افرادباشد
tax avoidance U اجتناب از پرداخت مالیات کاهش بدهی مالیاتی
assemble capital stock U بقیه سرمایهای که به محض تقاضا قابل پرداخت است سرمایهای که بر مبنای ان مالیات محاسبه میشود
tax evasion U فرار از مالیات
pay as you go principle U اصلی که بر اساس ان مالیات دریافتی توسط دولت برای سیستم تامین اجتماعی در هرسال به بازنشستگان درهمان سال پرداخت میشود وبنابراین دولت وجوهی را ازاین بابت جمع اوری نمیکند
incidence of taxation U تحمل کننده نهایی مالیات کسی که بار اصلی مالیات رابه دوش می کشد
advalorem tax U مالیات بر مبنای ارزش مالیات براساس قیمت کالا
direct taxation U اخذ مالیات بصورت مستقیم
remission of taxes U صرف نظر از گرفتن مالیات گذشت از مالیات
deferred payment U پرداخت بصورت یوزانس
excise U مالیات کالاهای داخلی مالیات غیرمستقیم
excise tax U مالیات برفروش مالیات غیر مستقیم
progress payment U پرداخت مبالغ قرارداد طبق پیشرفت کار پرداخت مرحلهای
matt U فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
matte U فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
interim financing U پرداخت اقساط به طور کوتاه مدت پرداخت بینابین
assessments U ممیزی مالیات وضع مالیات
assessment U ممیزی مالیات وضع مالیات
usance U مهلت پرداخت پرداخت مدت دار
sets of bill U نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
nonneutralities of income taxation U خنثی نبودن مالیات بر درامد بی طرف نبودن مالیات بردرامد
aluminum pigmented dope U لعاب یا پرداخت که داخل ان تکههای کوچک الومینیوم بصورت معلق پراکنده شده است
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
fate U پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
droppage U کسری پرداخت کسر پرداخت
fates U پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
levies U مالیات بندی مالیات
levying U اخذ مالیات مالیات
taxation U مالیات بندی مالیات
levy U اخذ مالیات مالیات
levies U اخذ مالیات مالیات
levied U اخذ مالیات مالیات
levying U مالیات بندی مالیات
levied U مالیات بندی مالیات
levy U مالیات بندی مالیات
acrylic lacquer لاک های اکریلیک که دارای حلال های بسیار فرار بوده و برای پرداخت سطح هواپیما بکار میرود
ransoms U وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
ransom U وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
due bill U در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
recoupment U خودداری از پرداخت دین به علت وجود علت قانونی
commision agent U نماینده حق العمل کار نماینده یا عاملی که بصورت درصد به او پرداخت میشود
regressive income tax U مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
nap side U خواب فرش [با انجام عمل پرداخت الیاف از قسمت گره بصورت راست و کشیده درآمده و ظاهر حقیقی فرش را بوجود می آورند.]
carnet U اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
producers burden of tax U بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
claim for indemnification U ادعای تضمین خسارت مطالبه پرداخت خسارت مطالبه پرداخت غرامت
subscribe U تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribing U تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribes U تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribed U تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
dividend warrant U چک پرداخت سود سهام اجازه پرداخت سود سهام
sess U مالیات
taxation U مالیات
tax U مالیات
taxed U مالیات
taxes U مالیات
gabel U مالیات
gabelle U مالیات
tithing U مالیات ده یک
cess U مالیات
impost U مالیات
Scot U مالیات
stress U مالیات زیادبستن
stresses U مالیات زیادبستن
taxpayer U مالیات پرداز
levies U مالیات بندی
stressing U مالیات زیادبستن
liable to tax U مشمول مالیات
direct taxation U مالیات مستقیم
levy U وضع مالیات
regressive taxation U مالیات نزولی
levy U مالیات بندی
taxpayers U مالیات بده
taxpayers U مالیات دهنده
taxpayers U مالیات پرداز
taxpayer U مالیات بده
taxpayer U مالیات دهنده
direct tax U مالیات مستقیم
levy U وصول مالیات
levies U وصول مالیات
incidence of taxation U انتقال مالیات
land tax U مالیات ارضی
ratepayers U مالیات دهنده
indirect taxation U مالیات غیرمستقیم
inheritance tax U مالیات بر ارث
land tax U مالیات زمین
kiln tax U مالیات فخاری
excise U مالیات بستن بر
excise duties U مالیات غیرمستقیم
land tax U مالیات بر زمین
leviable U مالیات بستنی
incidence of taxation U اثر مالیات
levied U وضع مالیات
levies U وضع مالیات
levied U مالیات بندی
levied U وصول مالیات
levying of taxes U وضع مالیات
levy tax U وضع مالیات
ratepayer U مالیات دهنده
levier U مالیات وصول کن
leviable U وضع مالیات
Scot U مالیات بستن بر
per head tax U مالیات سرانه
octroi U مالیات دم دروازه
death duties U مالیات بر ارث
occupation tax U مالیات شغل
occupation tax U مالیات اصناف
death duty U مالیات بر ارث
nuisance tax U مالیات پردردسر
assessment U تعیین مالیات
poll tax U مالیات سرانه
assessment U وضع مالیات
assessment U براورد مالیات
assessments U تعیین مالیات
assessments U وضع مالیات
assessments U براورد مالیات
profit tax U مالیات بر سود
income tax U مالیات برعایدات
income tax U مالیات بر درامد
proportional taxation U مالیات تناسبی
quint U مالیات پنج یک
real estate tax U مالیات بر مستغلات
mise U مالیات خرج
surtax U اضافه مالیات
surtax U مالیات اضافی
regressive tax U مالیات نزولی
tax year مالیات سالانه
regressive taxation U مالیات کاهنده
scot free U معاف از مالیات
income taxes U مالیات بر درامد
profits tax U مالیات بر سود
progressive tax U مالیات تصاعدی
progressive taxation U مالیات تصاعدی
neutral tax U مالیات خنثی
neutral tax U مالیات بی طرف
property tax U مالیات مستقلات
property tax U مالیات دارایی
proportional tax U مالیات تناسبی
proportional tax U مالیات نسبی
income taxes U مالیات برعایدات
scot-free U معاف از مالیات
levying U وضع مالیات
taxed U مالیات گرفتن از
burdensome tax U مالیات مزاحم
assessed U مالیات بستن بر
assess U مالیات بستن به
assess U مالیات بستن بر
excise taxes U مالیات بر فروش
excise tax U مالیات بر مصرف
single tax U مالیات واحد
capital levy U مالیات برسرمایه
capital levy U مالیات بر سرمایه
capital tax U مالیات بر سرمایه
the rear vassals U مالیات دهندگان
capitation taxes U مالیات سرانه
succession duties U مالیات برارث
assessed U مالیات بستن به
total tax load U کل بار مالیات
exemption from taxation U معافیت از مالیات
tax U مالیات گرفتن از
taxation U وضع مالیات
taxable U مشمول مالیات
taxable U مالیات بردار
single tax U مالیات انفرادی
assessing U مالیات بستن به
assessing U مالیات بستن بر
tax-free U بخشوده از مالیات
assesses U مالیات بستن به
assesses U مالیات بستن بر
export tax U مالیات بر صادرات
estate tax U مالیات مستغلات
tax incidence U عارضه مالیات
tax in kind U مالیات جنسی
tax function U تابع مالیات
tax free U معاف از مالیات
tax free U بخشوده از مالیات
tax farmer U مستاجر مالیات
tax exempt U معاف از مالیات
tax base U ماخذ مالیات
tax cuts U کاهش مالیات
tax deduction U کاهش مالیات
surcharges U مالیات اضافی
death tax U مالیات بر ارث
tax effect U اثر مالیات
surcharge U مالیات اضافی
tax increase U افزایش مالیات
tax load U بار مالیات
tax rate U نرخ مالیات
taxes in kind U مالیات جنسی
estate tax U مالیات بر املاک
estate duty U مالیات ارث
taxation of monopoly U مالیات بر انحصار
estate duty U مالیات بر ارث
duty free U معاف ار مالیات
Recent search history Forum search
2مهرآسا
1pedal pamping
2purchase off the registry
1one week they love you next week they hate you both weeks i got paid
1The present situation in Afghanistan is quite problematic. The country has very little in the way of existing infrastructure, and no real prospects for economic growth aside from the illegal drug trad
1due amount
1rhodamine
1a food shop let us "eat now,pay later"thanks to the Barrett name.
1offshoring
2reintroduce?
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com